انسان دائم در پی فریب دادن یا سرگرم ساختن خویش است برای یافتن بهانه ای که با آن به زندگی ادامه دهد، و این هر دو تنها با خواستن و تلاش برای یافتن آنچه دلخواه است حاصل میشود. خواستن، هدف می آفریند و برای دست یافتن به هدف، مسیر ترسیم می کند و راه را با خیال و آرزو آذین می بندد تا گام نهادن در آن هرچه جذابتر و دلپذیرتر بنماید و آدمی را به طی کردن آن ترغیب کند. خواستن هایی که گاه دست نیافتن به آنها جز اضطراب به بار نمی آورد و برزخهایی سهمگین تر از دوزخ بین
در میانه ی کارزار، سر فروبرده در کار خویش، غافل از آنچه میگذشت در اندیشه ی بی مایگان. ****** گرفته بودند پیرامنش بی ریشگان بی بنیاد، که نسب، برده بود و برده شان از یاد. بی اصل ماندگان تن سپرده به جبن، داده دودمان شرافت، بر باد. خنجر در آستینان آستین چرکین لبخند بر لب و در دل پلشت بسته کمر بر قتل راستی بد نهاد و بد اندیش و بد سرشت. از اقصای عالم وجود کوچیده پای رذالت و سفلگی بوسیده به هیئت آدمیان روی بنموده گوی سبقت از نامردمان بربوده.
درباره این سایت